تازی زدايی از زبان پارسی
زبان زيبای پارسی با پيشينه ای کهن دارای واژگانی بسيار زيبا و گوشنواز است که در بيان گفتاری نيز بسيار راحتر از زبان تازيان سخن گفته می شود
(به گفته يکی از دوستان گفتار تازی مانند کسی که گلودرد دارد بيان می گردد) بر هر ايرانی بايسته است که همانگونه که انديشه گفتار و کردار خويش را نيک می گرداند به همان اندازه انديشه و گفتار و کردار خود را نيز ايرانی نمايد چرا که به جز اين نيز نمی تواند باشد.واژگان برابر نهاده شده و پيشنهادی زير توسط دوستان گراميم در بنياد ايران شناسی نيشابور فراهم گرديده که اميدوارم برای تمامی ايران دوستان مفيد باشد
پاينده ايران
اثر=کارآيی . اجمال=کوتاه.اجرا=انجام.احتراما =با بزرگداشت.اخير =پايانی.آدرس=نشانی.ارتباط=پيوند.آرشيو=بايگانی.ارسال=فرستادن.ارجاع=فرستادن.ارائه=پديدار کردن.ارتقاء=بالا بردن .استنتاج=بدست آوردن.استفاده =سود کاربری.استعمال دخانيات ممنوع=خواهشمند است سيگار نکشيد.استرداد =بازگرداندن.اصولی =ريشه ای.اصلی ترين =ريشه ای ترين.اطمينان =استواری.اعتماد =پشتگرمی.اعمال نظر=انجام خواسته.اقبال عمومی =رويکرد همگانی.اقليت
=کمترين.اکثريت=بيشترين.امتياز=برتری.امتيازات =برتری ها.امکانات =توانايی ها، داشته ها.آن جناب =سرکار.انطباق =برابری.انتخاب=گزينش.اولويت =برتری.اوليه=نخستين.اولين =نخستين.اهم=برجسته ترين.ايام=روزها.ايزد منان =يزدان پيروزگر.ايده =آرمان.بدين وسيله=بدين گونه.بديهی =روشن.به تعداد=به شماره.پاراگراف=بند.پروژه=برنامه.پروسه=فرآيند.تبليغ=نماياندن آگهی.تجهيزات =آگاهی ها.تحليل نهايی =واپسين نگارش.تحقيق = پژوهش.تخفيف=کاهش.تسهيلات=ياری ها.تسليت =دلداری.تشکيل =ساختن.تصوير =نگاره.تعداد =شمار شمارگان.تعرفه =ميزان نامه.تغيير=دگرگونی.تقديرنامه =سپاسنامه.تکيه=پشت دادن.تکميل=به پايان رساندن.تماس=برخورد.تمام =همه.تنظيم =هماهنگی.توجهات=نگرش ها.توليد=فراوری .تولد=زادروز
جايزه=پاداش.جاری =روان.جريان=روايی.جلسه=انجمن نشست. جلب=فراخوانی.جهت=روی.حاوی=دربرگيرنده.حاضر=آماده.حسب الامر=بر اساس فرمايش.حضور=پيشگاه.خدمت=پيشگاه.خصوص =ويژه.خطاب =سخن.خطر=ناگواری.در مقايسه با=در سنجش با.در وجه شما=برای شما.دقيق=درست تيزنگر.دقت=تيزنگری.ذيل=زير.ذکر=يادآوری.ذهن =انديشه.سرويس دهی=توانبخشی.سطح=رويه پايه.سعادت =خوشبختی.سهم =بهره.شاخص=روشن نمودار.صادقانه =براستی.صادر=فرستادن.صحيح=درست.صرف =به کارگيری. صفحه= برگه.صلاحديد
=نيکخواهانه.صميمانه=پايمردانه.اين مدت=در اين... .ضمنا=در پيوست.ضمن اينکه=پيوست به اينکه.ضوابط =بندها.طبی=پزشکی. طبعا=به خودی خود.طريق=راه.عبارت=گزاره.عرضه=نمايش.عطف=بازگشت.عنوان=پاژنام.فعاليت=کوشش.فرم=پيکر گونه.فقط=تنها.فوری=بی درنگ.فوق=يادشده.قابل توجه=در خور نگرش.قبل=پيش.قوام=پايداری.قيمت=بها.کاملا=سراسر.کسب=درآمد.کما فی السابق=همچنان.کمپين تبليغاتی=برنامه آگهی.کميته=گروه.کليه =همه.کنترل=در شمار آوردن. کيفيت=چگونگی.کلا=همگی.لازم=بايسته.لازم الاجرا=بايسته انجام است.لحاظ=ديدگاه.لحاظ کنيد =بنگريد.ليست=فهرست
مبذول فرماييد=فرمان دهيد.مباحثات =گفتگوها.متخصص=کارآزموده.متمم=پايان بخش.متقاضی=خواستار.متحول=دگرگون.مجبور=ناچار.محوله=سپرده شده.محموله =بار.محاسبه =شمارش.محترم=گرامی.مختصرا=گزيده.مخاطبين=شنونده بيننده.مختلف=گوناگون.مدير=گرداننده.مذاکرات=گفتگوها.مراتب=چگونگی.مراجعه=بازگشت.مرسوله =فرستاده.مرسوم=به آيين.مرجوع=بازگشت.مسائل=دشواری ها پرسشها.مستدعی=خواهشمند.مستقل=بدون وابستگی
مشاوره=رايزنی.مشکل=دشواری.مشابه=همانند.مصاحبه=گفتگو.مصرند=پای می فشارند.مطالعه=خواندن.معتبر =به نام.معروف=شناخته شده.معادل=برابر.معادل اين مبلغ=برابر اين پول.مفاد=گفتارها.مقدور =شدنی.مقبول=پذيرفته.مقامات=سروران.مکتوب=نوشته.منعقده=بسته شده.منطبق=برابر.مواد اوليه=ماده های نخستين.موارد= نکته ها.موفق=پيروز. موفقيت نسبی=کمابيش پيروزی.موضوع=باره.موجبات=بايسته ها.موثر=کارايی.موجود =هستی.موجودی=دارايی.مويد=بيانگر.مويد باشيد=پيروز باشيد.مهم=برجسته.نتيجه=بازده.نسبت=در برابر.نظارت=بازرسی.نهايت=پايان.وظيفه =خويشکاری.همت=تلاش
+ نوشته شده در یکشنبه نوزدهم شهریور ۱۳۸۵ ساعت ۱۱:۴۴ ب.ظ توسط رجی مرد
|
رجه مشتاق دیدن نظرات شماست